تا مدتها فکر می کردم یادگیری زبان انگلیسی چیزی از جنس "رسیدن" و "باقی ماندن" است. اینکه تلاش کنی یک مدرکی بگیری و بعد از آن دیگر زبان آموختن از تو ساقط می شود.
اما الان می دانم که یادگیری زبان، چیزی از جنس "رفتن" و "ادامه دادن" است، از جنس "سالک و رهرو بودن" است. همین مورد باعث شده که به جای خیزش یکباره و و بزرگ برای بهتر شدن زبان، با استفاده از میکرو اکشن هایی، سعی کنم آهسته و پیوسته زبانم را بهتر کنم و رهرو آرام، اما همیشگیِ مسیر یادگیری زبان انگلیسی باشم.
یکی از این میکرواکشن ها، تمرین کلمات با کتاب Oxford Word Skills هست. هر درس کتاب یک یا دو صفحه است. در هر درس، ایتدا چند کلمه که از لحاظ معنا یا کاربرد در یک دسته بندی قرار می گیرند، معرفی می شوند. مثلا کلماتی که برای معرفی خود نیاز دارید، یا معرفی نسبت های خویشاوندی. بعد تعدادی تمرین هم مطرح می شود که کاربرد همان کلمات را نشان می دهد.
در خلال تمرینات هم، نکات دیگری در قالب های مختلف در جهت استفاده بهتر از کلمه نوشته شده که بعضا بسیار راه گشا هستند.
من از کتاب ابتدایی آن، یعنی سطح Basics شروع کرده ام. به نظر کلمات ساده ای دارد و چیز خیلی جدیدی از آن یاد نمی گیرم، اما برای نهادینه شدن و تبدیل به عادت شدن این روند، به عنوان نقطه تکیه گاه از آن استفاده میکنم. یعنی چون کلمات آسان هستند و نیاز به صرف توان ذهنی زیادی برایم ندارد، حسم به آن خوب است و هر شب با اشتیاق برای حل تمرینات آن اقدام میکنم. این روند ساده بودن را تا زمانی ادامه میدهم که حل تمرینات شبانه برایم به عادت تبدیل شود. بعد از آن می توانم سطح تمرینات را بالا ببرم و از سطح متوسط یا پیشرفته آن بهره ببرم.